بانو !تو نخستین شهیده ایهستی که در راه قیام علیه باطل به شهادت رسید.
از خلقت تو تمام زنها حرمت و آبرو یافتند.
از تو برایمان تسبیحی به یادگار مانده که پس از هر نماز به آسمان میبرَدِمان.
چگونه تو را زخم زدند که رخ از تمام اهل زمین پنهان کردی یا فاطمه؟
«خورشید واپسین تو تنها امید ماست
ای دامن تو چشمه آن آفتابها»
«در بهاری غریبانه هرچند، لالهها بیتو در خون نشستند بعد تو یازده سرو سرسبز هفت پشت خزان را شکستند»
چگونه گریههایت عرش را به لرزه میانداخت، ولی مردمان غافل شهررا از خواب بیدار نکرد؟
زخمهایی که بر پیکرت زدند، کمترین رنجی بود که در این دنیا کشیدى. درد تو از زخم دیگری بود.
دامنت را رها نمیکنیم وگرنه سر از دامان گمراهی درمیآورم.
شهادت تو آغاز شهادتهای پیدرپی تاریخ بود.
یا فاطمه(س)، تو رایحه ای بهشتیاهستی که مشام کفر هرگز او را نخواهد شنید